از جمعه هاي بي تو چه دلگير مي شوم
جان خودم ز جان خودم سير مي شوم
با هر نفس كه ميكشم اقرار مي كنم از اين نبودنت به خدا پير مي شوم گر با دل خراب رسيدم به محضرت چون كه فقط به دست تو تعمير مي شوم از اينكه انتظار تو را ميكشم ببين از مردمان شهر چه تحقير مي شوم فكر نديدن تو رهايم نمي كند پس حق بده كه اين همه درگير مي شوم تنها نه جمعه ها كه تمامي طول سال از روزهاي بي تو چه دلگير مي شوم
نظرات شما عزیزان: